رباعیات ایرج زبردست
من : دهکده ها نبض حقایق هستند
او : مردم ده با تو موتفق هستند
ناگاه صدای خیس رعدی پیچید:
با ران که بیاید همه عاشق هستند.
من : دهکده ها نبض حقایق هستند
او : مردم ده با تو موتفق هستند
ناگاه صدای خیس رعدی پیچید:
با ران که بیاید همه عاشق هستند.
ما وقت نگاه را دمی دانستیم
از دانش چشمها کمی دانستیم
گژتابی دست ها و بی مهری سنگ
ما آینه بودیم و نمی دانستیم